وقتی «جو بایدن» بعدازظهر چهارشنبه هفته گذشته(22 تیرماه) برای نخستین بار به عنوان رئیسجمهور آمریکا به اراضی اشغالی سفر کرد[...]
وقتی «جو بایدن» بعدازظهر چهارشنبه هفته گذشته(22 تیرماه) برای نخستین بار به عنوان رئیسجمهور آمریکا به اراضی اشغالی سفر کرد، همان ابتدای کار از یک حقیقت بزرگ پرده برداشت؛ آنهم وقتی که گفت: «برای صهیونیست بودن، نیازی نیست حتما یهودی باشی». بعد از این اظهارات بایدن، «یائیر لاپید»، نخستوزیر موقت رژیم صهیونیستی نیز سخنان بایدن را تأیید کرد و خطاب به او گفت: «بله شما یک صهیونیست بزرگ هستید.» در واقع هم بایدن و هم لاپید هر دو درست گفتند و رئیسجمهور آمریکا همانگونه که مقامات واشنگتن و تلآویو هم اذعان کردند، یک صهیونیست است. صهیونیستی که به منطقه غرب آسیا آمده بود تا به مهاجران صهیونیست دلگرمی بدهد. این روزها وضعیت سیاسی و اقتصادی رژیم غاصب صهیونیستی چندان مساعد و مناسب نیست. از نظر اقتصادی همچنان اعتصابهای صنفی و کارگری ادامه دارد و هنوز مهاجران یهودی از گرانی مسکن و هزینههای بالای زندگی ناراضیاند. از نظر سیاسی نیز، بن بست تشکیل کابینه همچنان پس از حدود چهار سال ادامه دارد و تلآویو همچنان در حسرت یک کابینه با ثبات درمانده است. در این وضعیت طبیعی است رئیسجمهور آمریکا که خود را یک صهیونیست میداند، وقتی برای نفت مجبور شده تا در برابر دولت سعودی سر خم کند، پیش از خوش و بش با رهبران ریاض چند روزی را نیز مهمان مقامات جانی صهیونیستی باشد و در آنجا بر حمایت واشنگتن از رژیم صهیونیستی تأکید کند. در واقع به جز همان جمله تکراری و همیشگی «از شما حمایت میکنیم»، سفر بایدن به فلسطین اشغالی هیچ دستاوردی نداشت.
نکته حائز اهمیت آن بود که ابراز حمایت آمریکا از مقامات صهیونیستی این بار بر خلاف گذشته، به یک بیانیه مشترک موسوم به «بیانیه قدس» منتهی شد. گفته میشود همزمان با کنفرانس خبری جو بایدن و یائیر لاپید در قدس اشغالی، دو طرف در بیانیه مشترکی بر تعهد آمریکا در راستای ایجاد یک ساختار منطقهای در راستای تعمیق بیشتر روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای منطقه و گسترش آن با دیگر کشورهای عربی و اسلامی تأکید کردند. اگر چه در این بیانیه به صراحت اعلام شده بود که واشنگتن به امنیت رژیم جعلی و حفظ برتری نظامی [ادعایی] این رژیم در منطقه، همچنان پایبند است و اجازه دستیابی ایران به سلاح هستهای را نخواهد داد و آمریکا آماده است تا از تمام عناصر قدرت ملی خود برای این منظور استفاده کند.
به صراحت میتوان گفت دستاورد این سفر به اراضی اشغالی بیشتر در یک توافق نمایشی خلاصه میشود که محور اصلی آن استمرار پروژه صهیونیستی ایرانهراسی و حمایت از رژیم در حال سقوط تلاویو و آوردن حاکم غربگرای عربی در کنار این رژیم میباشد. این سفر اگر چه به زعم صهیونیستها، نیاز روانی آنها به امنیت را برطرف میسازد؛ از طرفی، آمریکاییها که در تلاش بودند برای زمستان سرد غرب، دست به دامان سعودیها شوند، آورده چندانی نداشتند و چیزی نصیبشان نشد و رئیس کاخ سفید هم دست از پا درازتر به خانه خود برگشت!